رستا رستا ، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

عشق کوچولوی ما

بیست و دومین ماهگرد رستا

رستای ناز مامان و بابا 22 ماهگیت مبارک از اونجایی که من کماکان مامان گرفتاری هستم ، کوتاهی در نوشتن وبلاگت همچنان ادامه داره و بعید میدونم اصلاح بشم . الان که دارم صفحات این ماه رو روی سررسیدم ورق میزنم و میبینم ، وضع خیلی امیدوار کننده نیست. حافظه ام هم که تعطیل رسمی !!!! چاره ای نیست غیر از اکتفا به همین اندک! رستای ناز مامان و بابا توی ماه 22 از زندگی قشنگش، کارای قشنگی هم انجام داده . عروسکهاشو خوابونده و بهشون گفته بخوابید . چراغ اتاق رو هم خاموش کرده. البته دستش فقط به کلید برق توی هال میرسه فعلا!!! جالبه که حساسیت عجیبی داره به نور هال، بیشتر اوقات میره چراغ رو خاموش میکنه و نمیذاره ما هم چراغ...
29 مرداد 1394

بیست و یکمین ماهگرد رستا

رستای ناز مامان و بابا 21 ماهگیت مبارک    رستای 21 ماهه توی پارک کنار مطب دکتر رهبری منش  19 خرداد 94 دخترم همینطور که داره میریم جلو ، منم همینطور دارم گرفتارتر و گرفتارتر میشم و با یه تاخیر وحشتناک 1.5 ماهه دارم وبلاگت رو بروز میکنم. عزیز دلم این روزها مامان خیلی گرفتاره و محل کار جدید که البته فقط به لحاظ فیزیکی عوض شده  خیلی خیلی ازم انرژی میگیره. با اینکه  جنس کار مامان تغییر نکرده و ادارمون از وزارتخونه به سازمان منتقل شده اما فضا خیلی فرق کرده و متاسفانه عین یه دهکده می مونه که همه به کار هم کار دارن و داستان سفرهای دفتر ما هم شده خاری در چشم بقیه ادارات. یه داستان...
1 مرداد 1394
1